بهروز خانمحمدی، باستانشناس ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجان غربی در یادداشتی نوشت: روستای خانقاه در دهستان ترگور بخش سیلوانای شهرستان ارومیه و در حدود ۴۰ کیلومتری غرب این شهرستان قرار گرفته است.
درسال ۱۳۷۹ به هنگام انجام عملیات بازسازی و احداث مسجد روستای خانقاه ترگور توسط اهالی، اتاق قبری در زیر پیهای مسجد شناسایی شده و گزارش آن به اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ارومیه ارسال و در همان سال توسط آقای خرازی از همکاران این اداره کاوش اضطراری در این محل انجام شد.
اتاق مقبره فضایی مستطیلشکل در جهت شمال غربی - جنوب شرقی به ابعاد ۵ در ۲ متر است که ارتفاع آن از کف تا سقف به دو متر میرسد، در ضلع جنوبی مقبره درگاهی به ارتفاع تقریبا یک ۱.۵و عرض نیممتر ایجاد شده است.
نکته قابل توجه وجود نورگیر( پنجره) در بالای درگاه ورودی است، دیوارهای مقبره با استفاده از چندین ردیف تخته سنگ بزرگ که مابین آنها با سنگهای کوچکتر پر شده ساخته شده است.
سقف مقبره نیز با استفاده از چندین تخته سنگ بزرگ که در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند پوشیده شده است، درون مقبره هفت تدفین انسانی قرار گرفته و براساس مطالعات صورت گرفته روی سفال به هزاره اول قبل از میلاد تاریخگذاری شده است.
پس از احداث مسجد، اهالی فرهنگدوست روستا، نه تنها آسیبی به مقبره وارد نکردند، بلکه با ایجاد فضا و دسترسی مناسب در زیرزمین مسجد، امکان بازدید آن را برای گردشگران فراهم کرده و هماکنون این مقبره یکی از جاذبههای گردشگری مهم منطقه است.
نتیجهگیری
یکی از مهمترین دادههای منسجم در باستانشناسی که بیشترین اطلاعات را در باره جنبههای معنوی فرهنگهای گذشته در اختیار باستانشناسان قرار میدهد، شکل قبور و شیوههای تدفین در جوامع پیش از تاریخ است، همچنانکه امروزه نیز شیوههای تدفین به شدت تحت تاثیر باورهای دینی مردمان است.
از سوی دیگر قبور و اشیای نهاده شده در آن را میتوان به عنوان تصویر زندهای از لحظات خاص زندگی جوامع گذشته در نظر گرفت که علاوه بر آشکار کردن بعضی از جنبههای معنوی، اطلاعات بسیاری را در زمینه گاهنگاری، قومنگاری، انسانشناسی فیزیکی، روابط اجتماعی و اقتصادی و نیز طبقات اجتماعی در اختیار پژوهشگران قرار میدهند.
مطالعه و شناخت ساختار معماری قبور سنگی و کلان سنگی و الگوی پراکندگی آنها نقش مهمی برای شناخت اقوام سازنده و دوره زمانی ساخت آنها دارد.
علیرغم اینکه قبور اینچنینی در شمالغرب حضور چشمگیری دارد و این منطقه یکی از عمدهترین ناحیههای فرهنگ قبور سنگی و مگالتیک ایران محسوب میشود، اطلاعات ما از اقوام سازنده و دورههای زمانی ساخت آنها به دلیل محدود بودن شواهد و دادههای به دست آمده از کاوشها علمی قابل اطمینان اندک است.
هنوز در خصوص الگوی حوضه پراکندگی، انواع گونهها، ویژگیهای ساختار معماری این نوع خاص از مقابر اتفاق نظری وجود ندارد، اکثر این قبور مورد حفاری غیرمجاز قرار گرفتهاند و در بیشتر موارد دسترسی به اطلاعاتی از نوع و میزان اشیا و آثار قرار داده شده در داخل قبور عملاً امکانپذیر نیست.
نکته جالب توجه دیگر تعبیه درب در مقبره خانقاه است، این ورودی که در دیواره جنوبی مقبره تعبیه شده احتمالاً بعد از دفن جسد یا اجساد و با استفاده از لاشه سنگهایی مشابه، مسدود شده است.
در برخی از قبور سنگی عصر آهن تعبیه درب در دیوارهای سنگی گزارش شده است علاوه بر این، تعداد زیادی از نمونههای تدفین اتاقی با در و گاهی یک راهروی ورودی از محوطههای شرق ترکیه بهدست آمدهاند که برای بیش از یک تدفین برپا شدهاند که همگی به عصر آهن یک و یا دوره قبل از اورارتویی تاریخگذاری شدهاند.
هرچند مطالعه و بررسی این نوع قبور پراکنده که غالباً به دنبال حفاریهای غیرمجاز و گزارشهای مردمی صورت میگیرد امری اجتنابناپذیر و حتی لازم و سودمند است اما مطالعه و تفسیر مقابر اتاقکی شکل سنگچین منطقه شمال غرب، مستلزم ارائه طرح جامع و هدفمند مطالعاتی است که در این بین بررسی سیستماتیک منطقه به منطقه و کاوشهای علمی باستانشناسی قبرستانها بسیار سودمند خواهد بود.
انتهای پیام/
نظر شما